نقش پرایس اکشن در تولید سیگنال‌های ارز دیجیتال

• 06:10 1403-10-08
• زمان مطالعه:4 دقیقه

بازار ارزهای دیجیتال یکی از پرنوسان‌ترین و سریع‌ترین بازارهای مالی است که با توجه به رشد روزافزون خود، توجه سرمایه‌گذاران و تریدرها را به شدت جلب کرده است. در این بازار، تحلیل‌گران مختلف از روش‌های گوناگونی برای پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها استفاده می‌کنند. یکی از محبوب‌ترین و تاثیرگذارترین روش‌ها، تحلیل پرایس اکشن (Price Action) است. در این مقاله، به بررسی نقش پرایس اکشن در تولید سیگنال‌ ارز دیجیتال، نحوه استفاده از آن و میزان اعتبار سیگنال‌های تولیدی بر اساس این سبک خواهیم پرداخت.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن به مطالعه و تحلیل حرکات قیمت در بازار بدون استفاده از اندیکاتورها یا ابزارهای پیچیده است. به عبارت دیگر، پرایس اکشن تمرکز خود را بر روی نمودار قیمت و الگوهای قیمتی می‌گذارد. تریدرهایی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند، با توجه به تغییرات قیمت در گذشته، تصمیم می‌گیرند که آیا باید خرید کنند یا فروش. این روش بر این اصل استوار است که قیمت‌های گذشته اطلاعات کافی برای پیش‌بینی حرکت‌های آتی بازار را در خود دارند.
در بازار ارزهای دیجیتال، پرایس اکشن معمولاً با استفاده از تحلیل کندل استیک‌ها (کندل‌های قیمتی) و الگوهای قیمتی مانند سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای برگشتی و ادامه‌دهنده، و خط روند انجام می‌شود. همچنین برای آشنایی بیشتر با این سبک تحلیلی میتوانید مقاله انواع روش های پرایس اکشن (Price Action) کدامند؟ را مطالعه کنید.

 نحوه استفاده از پرایس اکشن برای تولید سیگنال در بازار ارز دیجیتال

استفاده از پرایس اکشن برای تولید سیگنال در بازار ارزهای دیجیتال به چندین روش رایج انجام می‌شود که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
الف) شناسایی الگوهای کندلی
الگوهای کندلی یکی از مهم‌ترین ابزارها در پرایس اکشن هستند. این الگوها می‌توانند اطلاعات مهمی درباره جهت‌گیری بازار و احتمال برگشت یا ادامه روند قیمت به سرمایه‌گذاران بدهند. برخی از مهم‌ترین الگوهای کندلی عبارتند از:
•    الگوی انگلفینگ (Engulfing): این الگو زمانی رخ می‌دهد که یک کندل بزرگ‌تر، کندل قبلی را به طور کامل پوشش می‌دهد. این الگو معمولاً به عنوان یک سیگنال برگشتی در نظر گرفته می‌شود.
•    الگوی دوجی (Doji): این الگو نشان‌دهنده تردید بازار است. زمانی که قیمت‌های باز و بسته شدن یک کندل تقریباً برابر باشند، این الگو به وجود می‌آید و می‌تواند به معنای تغییر روند باشد.
•    الگوی همر (Hammer): این الگو که در نزدیکی یک سطح حمایت ظاهر می‌شود، به معنای احتمالی برگشت روند است.
این الگوها می‌توانند به تریدرها کمک کنند تا نقاط ورود و خروج بهتری را برای معاملات خود شناسایی کنند. همچنین میتوان با کمک الگوهای صعودی کندل استیک در بازار رمز ارزها، روندهای صعودی بازار ارزهای دیجیتال را سریعتر شناسایی کرد.

ب) شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت به عنوان مهم‌ترین ابزارهای پرایس اکشن شناخته می‌شوند. این سطوح نشان‌دهنده نقاطی هستند که قیمت به سختی از آن‌ها عبور می‌کند. زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت می‌رسد، احتمال برگشت قیمت یا ادامه روند وجود دارد. تریدرها می‌توانند از این سطوح برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنند. به عنوان مثال:
•    سطح حمایت: زمانی که قیمت به سطح حمایت نزدیک می‌شود و از آن باز می‌گردد، سیگنال خرید تولید می‌شود.
•    سطح مقاومت: زمانی که قیمت به سطح مقاومت می‌رسد و از آن باز می‌گردد، سیگنال فروش تولید می‌شود.

ج) استفاده از خطوط روند
خطوط روند نیز ابزار قدرتمندی در پرایس اکشن هستند که می‌توانند به شناسایی روند کلی بازار کمک کنند. اگر قیمت در بالای یک خط روند صعودی حرکت کند، نشان‌دهنده یک روند صعودی است و بالعکس. تریدرها می‌توانند از این خطوط برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش استفاده کنند.

د) ترکیب پرایس اکشن با الگوهای قیمتی
پرایس اکشن در کنار الگوهای قیمتی می‌تواند سیگنال‌های دقیق‌تری برای سرمایه‌گذاران فراهم کند. الگوهایی مانند مثلث‌ها، پرچم‌ها، و سر و شانه‌ها می‌توانند روند بازار را پیش‌بینی کرده و سیگنال‌هایی مبنی بر ادامه یا برگشت روند به تریدرها بدهند.

 اعتبار سیگنال‌های پرایس اکشن در بازار ارز دیجیتال

یکی از سوالات اصلی که تریدرها همیشه در مورد پرایس اکشن دارند، میزان اعتبار سیگنال‌های آن است. به طور کلی، اعتبار سیگنال‌های پرایس اکشن در بازار ارزهای دیجیتال بستگی به چندین عامل دارد:
الف) تجربه و دانش تریدر
تریدرهایی که تجربه بیشتری در تحلیل پرایس اکشن دارند و توانایی شناسایی الگوها و سطوح مهم را دارند، معمولاً سیگنال‌های دقیق‌تری تولید می‌کنند. به عبارت دیگر، پرایس اکشن نیازمند تحلیل دقیق و تصمیم‌گیری سریع است که بر اساس تجربه فردی بهبود می‌یابد.

ب) تایم‌فریم
سیگنال‌های پرایس اکشن در تایم‌فریم‌های مختلف ممکن است اعتبار متفاوتی داشته باشند. به طور کلی، سیگنال‌های پرایس اکشن در تایم‌فریم‌های بلندمدت (مانند روزانه و هفتگی) معتبرتر از سیگنال‌های کوتاه‌مدت (مانند ۵ دقیقه‌ای یا ۱۵ دقیقه‌ای) هستند. دلیل این امر این است که در تایم‌فریم‌های بلندمدت، تحرکات بازار نسبت به اخبار و رویدادها کُندتر و قابل پیش‌بینی‌تر است.

ج) شرایط بازار
پرایس اکشن معمولاً در بازارهای روندی (Trendy Markets) موثرتر است. در بازارهایی که روند مشخصی دارند، سیگنال‌های پرایس اکشن به راحتی قابل شناسایی هستند. اما در بازارهایی که نوسان زیادی دارند و روند مشخصی وجود ندارد، سیگنال‌های پرایس اکشن ممکن است کاذب و اشتباه باشند.

د) ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی
برای افزایش دقت و اعتبار سیگنال‌های پرایس اکشن، بسیاری از تریدرها این روش را با تحلیل‌های دیگر مانند اندیکاتورها، تحلیل بنیادی، یا تحلیل حجم معاملات ترکیب می‌کنند. این کار می‌تواند به تأیید سیگنال‌های پرایس اکشن کمک کند و اعتبار آن‌ها را بالا ببرد.

نتیجه‌گیری
پرایس اکشن یک ابزار بسیار قدرتمند برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال است که به سرمایه‌گذاران و تریدرها این امکان را می‌دهد تا با توجه به حرکت‌های قیمت در گذشته، تصمیمات بهتری برای خرید و فروش اتخاذ کنند. این روش با استفاده از الگوهای کندلی، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر ابزارهای تحلیل قیمتی سیگنال‌های دقیقی را تولید می‌کند. با این حال، برای استفاده موثر از پرایس اکشن و تولید سیگنال‌های معتبر، تریدرها باید تجربه و دانش کافی در این زمینه داشته باشند و از این سیگنال‌ها در کنار سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنند.